بررسی نقش تشکلهای دانشجویی در وقایع سیاسی دهه هفتاد
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۱۴۷۳۶
خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست – زینب رجایی: بخشهایی از مستند «این یک اعتراض است» درباره وقایع دهه هفتاد و دولت «محمد خاتمی» به مناسبت دوم خرداد و سالروز انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۷۶، در خبرگزاری مهر اکران شد. دومین روز خرداد ماه هر سال حوادث دورانی ملتهب و پرتنش را یادآوری میکند که گرچه در تعیین آینده سیاسی و اجتماعی کشور نقش بسزایی ایفا کرده است؛ اما بخش عمدهای از جامعه از جزئیات آن بیخبرند و نمیدانند رویدادهایی که نه تنها بر نتایج انتخاباتهای دهه هفتاد تأثیر گذاشت، بسامدهای آن نتایج انتخابات دهه هشتاد را نیز رقم زد، در تشکلهای دانشجویی و جریانهای دانشگاهی ریشه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشجویان؛ بازیگران نقش اصلی دهه هفتاد
این مستند به تهیهکنندگی و کارگردانی «مهدی محمودی» تلاش گروهی از فعالان و دغدغهمندان فرهنگی و هنری برای تبیین و بازسازی وقایع دهه هفتاد است. این مستند روایت کنش و واکنش جوانان دانشجویانی است که نسبت به شرایط وقت خود بیتفاوت نبوده و باوجود سن پایین و تجربه کم، منشأ اثرات زیادی در جامعه شدهاند. اکران گوشههایی از این مستند، با حضور عوامل اجرایی و نمایندگانی از تشکلهای دانشجویی بهانهای برای یادآوری این نکته بود که بیتفاوتی و انفعال در فضای دانشگاهی ضرری به مراتب بیشتر از کنشگری دارد؛ هر چند که آن کنش غلط باشد!
«این یک اعتراض است» با بازنمایی تاریخ، اتفاقات واقعی، مهم و البته مهیجی را به تصویر میکشد که بازیگران اصلی آن دانشجویان جوان بودهاند و یادآوری میکند که بیتفاوت بودن دانشجو ضرباتی جدی به حیات سیاسی و اجتماعی یک کشور میزند. عوامل این مستند ضمن نشان دادن تجربیات سیاسی و اجتماعی دو دهه اخیر در حقیقت میکوشند نسبت به بیتفاوتی امروز اعتراض کنند و برای احیای جنبشهای دانشجویی گامی بردارند. این مجموعه بر دوره دولت سیدمحمد خاتمی و شکلگیری جریان دوم خرداد تمرکز کرده و به سراغ برخی چهرههای دانشجویی فعال در آن مقطع زمانی رفته و با آنها مصاحبه کرده است تا وقایع آن روزها را خودشان بازگو کنند.
نگاهی مختصر به گوشهای از مستند
روایت «این یک اعتراض است» از آنجا آغاز میشود که آیتالله مهدوی کنی ریاست دانشگاه تازه تأسیس امام صادق را برعهده داشته و معتقد بوده که دانشجویان این دانشگاه باید با تفکرات غرب زده آشنا شوند. بنابراین از چهرههایی با این تفکر دعوت میشد تا به صورت چهره به چهره با دانشجویان گفتگو کنند. تا آنکه «حسین حاج فرج الله دباغ» مشهور به «عبدالکریم سروش» در دانشگاه امام صادق سخنرانی کرد.
او در این دانشگاه درباره موضوع «قبض و بسط شریعت» و کتابی که در این باره نوشته بود صحبت کرد. بر اساس این مستند؛ چیزی نگذشت که سخنرانیهای سروش به دانشگاههای دیگر نیز کشیده شد و حجم فعالیتهایش گسترش زیادی پیدا کرد تا جایی که میزان سخنرانیهای او در فضای دانشگاهی از عدد ۲۰۰ را عبور کرد.
در روایت این مستند آمده که مدتی بعد، قرار شد همایشی در دانشگاه تهران با حضور سروش برگزار شود اما «حسینالله کرم» از اعضای انصار حزب الله اعلام میکند که اجازه نمیدهیم این همایش و سخنرانی برگزار شود. در ادامه کشمشها مقرر میشود همایش به صورت مختصر اجرا شود و سروش بخشی از حرفها را بگوید و ادامه مناظرات را به آینده نزدیک موکول کند، اما این روند محقق نمیشود چرا که هوادارن سروش و گروهی از مخالفان او، پیش از آغاز سخنرانی درگیر میشوند تا جایی که شدت شرایط دانشگاه را به آشوب میکشاند.
بنا بر اظهارات چهرههایی که در این مستند وقایع آن روزها را بازگو میکنند این درگیری فیزیکی باعث نوعی سیاسی کاری شد و پخش تصاویر درگیریهای آن روز امواج سیاسی را در سطوح مختلف جامعه ایجاد کرد.
«علیرضا زاکانی» مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و فعال دانشجویی دهه ۷۰ در روایت حوادث آن روزها میگوید که ایجاد درگیری و تنش در آن شرایط منجر شد برخی برای همیشه برچسب آزادی را به خود بچسبانند و خود را نزد مردم مدعی و آزادی طلب جلوه دهند!
در بخش دیگری از این مستند «علی باقری» عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره تأثیر منفی حوادث آن روزها در دانشگاه تهران در ماجرای سخنرانی سروش میگوید: «سروش پیش از دهه ۷۰ چه پژواکی داشت؟ چه بدنهای داشت؟ چقدر سخنرانیهای او دیده و شنیده میشد؟»
باقری یادآوری میکند که سروش پیش از ماجرای دانشگاه تهران بیش از ۲۰۰ سخنرانی کرده بود که دیده نشده بودند و بازخورد محدودی داشتند؛ اما این سخنرانی که هرگز برگزار نشد به واسطه اتفاقاتی که رقم خورد به میزان بالایی دیده شد.
یکی دیگر از چهرههایی که مستند «این یک اعتراض است» به سراغش رفته، «علیرضا هاشمی گلپایگانی» مسئول بسیج دانشگاه امیرکبیر و فعال دانشجویی در دهه ۷۰ است. او در این مستند میگوید که ماجرای دوم خرداد مرهون درگیری روز سخنرانی سروش در دانشگاه تهران و درگیری برخی مخالفان با هواداران او است!
این مجموعه پس از به تصویر کشیدن این پیش زمینه، جزئیاتی از انتخابات سال ۷۶ میگوید. از آنکه دفتر تحکیم وحدت چرا و در چه پروسهای از حمایت میرحسین موسوی برای انتخابات دست میکشد و به سراغ «محمد خاتمی» میرود و با تمرکز بر دو دولت او، شکلگیری جریان دوم را زیر ذرهبین قرار میدهد.
تلاشی برای تبیین نقش مؤثر جریانات دانشجویی
پس از پخش قسمتی از ابتدای این مستند، «مهدی محمودی» کارگردان و تهیه کننده این مستند میگوید: «در این مجموعه ۶ قسمتی به این موضوع پرداختیم که تشکلهای دانشجویی، جنبشها و جریانهای دانشگاهی چگونه در حوادث آن سالها تأثیرگذار بودهاند. انگیزه مضاعفی برای ساخت این مستند داشتیم و تلاش کردیم در بازنمایی آن سالها بیطرف باشیم و صرفاً در مقام نظارهگر وقایع قرار بگیریم.»
او با اشاره به اینکه در مسیر ساخت این اثر با محدودیتهایی برای بیان برخی مسائل مواجه بوده است، ادامه میدهد: «متاسفانه اسناد و مدارک و مدیریت آرشیوی در حوزههای مختلف از جمله بسیج دانشجویی و سازمان صدا و سیما با مشکلات بسیاری مواجه بود تا جایی که بسیاری از مستندات آن سالها در معرض نابودی قرار داشت. در این مستند تلاش کردیم اسناد این مدارک را به صورت منسجم گردآوری و حفظ کنیم و آنچه قرار است به آن بپردازیم را مستدل و با ارائه مدرک به مخاطب ارائه دهیم.»
محمودی همچنین نسبت به دریافت بازخورد دانشجویان امروزی و دیروزی ابراز اشتیاق کرد: «مشتاق هستیم نظر دانشجویان آن دوران نسبت به این مستند را بدانیم تا بسنجیم که تا چه میزان در بازسازی فضای آن روزها موفق بودهایم.»
او همچنین از عدم همراهی برخی نهادها و مجموموعهها گلایه میکند و میگوید: «برخی مجموعههایی که میتوانستند در این مسیر با ما همکاری کنند، از هرگونه مساعدت خودداری کردند و هیچ همکاری نکردند. بسیج دانشجویی از جمله مجموعههایی بود که نه تنها در این زمینه به ما کمکی نکرد بلکه با تعویقهای متعدد منجر به سنگاندازی در مسیر زمانی ساخت این مستند شد.»
وقت احیای کرسیهای آزاداندیشی نرسیده است؟
در ادامه این نشست «مهرداد توکلی» پژوهشگر و فعال حوزه سینما و تلویزیون عنوان میکند: «فیلم و مستند به مثابه کرسی آزاداندیشی است و میتواند برای تبیین فضای سیاسی سالهای دهه ۷۰ گام مؤثری باشد؛ به ویژه وقایع حوزه دانشگاهی آن روزها که بازسازی آن اهمیت ویژهای برای جریان سازی و جریان شناسی دارد.»
توکلی معتقد است که جریانساز بودن حوزه دانشجویی، موضوع مهمی است که باید در سطوح مختلف به آن پرداخته شود و این مستند توانسته تا حد زیادی به اهمیت نقش حوزه دانشجویی بپردازد؛ اما این مستند و بسیاری از آثار دیگر در زمینه جریان شناسی موفق بودهاند و باید به سمت جریانسازی بروند.
وی همچنین با تاکید بر اهمیت روشنگری و نیاز پیوند و پیوست رسانهای در پرداخت به مطالعه و تبیین تاریخی وقایع مختلف اظهار میکند: «در این زمینه با خلاء هایی مواجه هستیم اما قطعاً فعالیت پیوسته رسانهای و روایت اولی بودن میتواند این خلاءها را برطرف کند. از این طریق میتوان میزان تأثیرگذاری را افزایش داد و در نهایت منجر به ساختن یک گفتمان و جریان شد.»
این کارشناس رسانهای با یادآوری سفارش مکرر رهبر انقلاب بر ضرورت فعالیت «کرسیهای آزاداندیشی» تاکید میکند: «امروز ضرورت دارد که به سمت کرسیهای آزاداندیشی پیش برویم. مقام معظم رهبری در این سالها بارها بر ضرورت این مسئله تاکید کرده اند و شاید اگر همان زمان به این سفارش عمل میکردیم امروز با بسیاری از مسائل مواجه نمیشدیم.»
تاریخ را نشناسیم، از جریانات دانشجویی سوءاستفاده میشود
«محمد مهدی گودرزی» نویسنده مستند در این نشست به بیان دغدغهها و انگیزههای ساخت این اثر میپردازد و میگوید: «ساخت این مستند برای نشان دادن حوادث دوم خرداد بود. به تصویر کشیدن تغییرات درونی و زمینهای برخی چهرههای سیاسی و دانشگاهی که زمانی حتی نسبت به نام امام خمینی غیرت داشتند، اما پس از مدتی اظهارات آنها دچار زاویههای محسوسی شده بود کار بسیار سختی بود که در جریان این مستند ما را با مشکل مواجه کرده بود.»
او توضیح میدهد: «به تصویر کشیدن اتفاقات و تغییرات درونی چهرههای مختلفی که زمانی طرفدار انقلاب و جمهوری اسلامی بودند اما پس از رویدادهایی به نقطه مقابل تغییر موضع میدهند یکی از دشواریهای ساخت این مجموعه بود.»
همچنین «محمدجواد مولوی» از فعالان تشکلهای دانشجویی در ادامه این نشست یادآوری کرد که جریانهای دانشجویی اگر تاریخچه خودشان را ندانند، محکوم به شکست هستند و ممکن است باز هم در جریان حوادث مختلف، بازیچه جریانها و نگاههای سیاسی شوند و از اصل هویت خود باز مانند.
«سعید کرمی» عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز با اشاره به سفارش مکرر مقام معظم رهبری بر مطالعه تاریخ عنوان کرد: «این مستند مصداقی از مطالعه تاریخ است که میتواند نشان دهد تشکلها از چه بستری برآمدند و چه مسیری را ادامه دادهاند.»
«محمد هاشم زاده» کارشناس حوزه مستند درباره این مستند میگوید: «آنچه امروز به عنوان جریان اصلاحات شناخته میشود، ریشه در حوادث دهه ۷۰ دارد و حوادث آن سالها دارد. اینکه جریان دانشجویی و توده مردم چگونه به سمت جریان دوم خردادیها کشیده شدند موضوعی است که باید به آن پرداخته شود و برای تبیین آن تلاش صورت بگیرد.»
وی ادامه میدهد: «بازخوانی دقیق و درست جریانات سیاسی ضروری است؛ برخی مسئولان و کارگزاران حال حاضر در کشور، از فعالان دانشجویی سالهای گذشته هستند و سوال جدی این است که این افراد امروز تا چه حد نسبت به شعارها و دیدگاههای گذشته خود تغییر کردهاند؟ مطالعه و تبیین این مسائل میتواند زمینه شناخت صحیح از جریانها و افراد را ایجاد کند.
هاشم زاده در پایان این نشست یادآور میشود که امروز، یکی از آسیبهای حوزه دانشگاهی استفاده ابزاری از جریانهای دانشجویی است و این آسیب باعث شده نگاه مستقل و مطالبهگری در این زمینه از جریانات دانشگاهی سلب شود. آسیبی که بعضی منجر به انفعال دانشجویان شده و هویت فعالیتهای آنان را زیر سوال برده است.»
کد خبر 5788321 زينب رجائیمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری اصلاح طلبان سید محمد خاتمی جبهه اصلاحات فیلم مستند مرکز هنری رسانه ای نهضت مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران ایران نیروی دریایی ارتش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی حسین امیرعبداللهیان ناصر کنعانی وزارت امور خارجه شورای نگهبان اندونزی شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران افغانستان سیدابراهیم رئیسی تشکل های دانشجویی یک اعتراض دانشگاه تهران برای تبیین دوم خرداد دهه هفتاد آن سال ها جریان ها حوادث آن رسانه ای آن روزها تشکل ها دهه ۷۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۱۴۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.